فرش دل

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست

فرش دل

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست

۳ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است


تا به حال کسی از شما پرسیده چرا مسلمانی؟

این روزها در اعتقاداتم زلزله ای رخ داد که باعث شد فکر کنم آیا اسلام دین کامل است؟محمد(ص) فرستاده خداست؟ و آیا علی(ع) جانشین اوست؟

سعی کردم برای لحظه ای به همه باورهایم شک کنم و خودم را در دنیایی بدون اعتقاد به اصول دین تصور کنم؛ چه دنیای سرد و تاریکی، تنها بدون یار و سرپرست، رها در دام شیطان و بدون هیچ کمکی؛ تصورش هم دردناک بود.

 در اثبات درستی اعتقاداتم، حسی ناشناخته و قوی در قلبم است که مرا به درستی هر آنچه به آن معتقدم بدون هیچ دلیل و منطق مطمئن می کند و می دانم برای حقیقت هر یک از آن ها دلیل و برهانی است که برای دانستنش راه باز است اما برای ردِ هر آنچه یک عمر با آن زندگی کرده ام دلیلی ندارم.

حالا بعد از این زلزله با اطمینان قلبی می گویم « اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله، اشهد ان علی ولی الله»

 

  • توسط دل

 

 

پسر بچه ای روبه رویم نشسته؛ هدفون رو میگذارم روی گوشش و براش یه موسیقی پخش میکنم؛ با دقت زیاد گوش میده مثل اینکه بزرگترین تجربه عمرش باشد، و من خیره شدم به چشم های سیاه درشتش و از کنجکاوی بچه گانه اش لذت میبرم.

عاشق بچه ها هستم، موجوداتی که هنوز آلوده دنیا نشدند ومعصومیت از چشمهاشون می باره. خیلی سعی کردم کودک درونم رو زنده و سرحال نگه دارم. سعی کردم فکر کردنم مثل آدم بزرگها نشود تا دنیام به رنگ اونا در نیاد، بعضی وقتها مچ بالغ درونم رو میگیرم و قول قرارم با کودک درونم رو یادش میارم.

کاش دنیای آدم بزرگها بزرگ نبود مثل دنیای بچه گی هامون کوچیک بود تا مجبور نبودیم برای بزرگ کردنش معصومیت مون رو از دست بدیم معصومیتی که با گذشت زمان و بزرگ شدن فاصله مون با خدا کم رنگ و کم رنگ تر میشود.

  • توسط دل

  

                                                                    


 در فضای تالارهای آینه کاری حرم زمان را گم می کنم، از جستجوی خودم در آینه ها لذت می برم، محو انعکاس خیره کننده نور چلچراغ ها می شوم.

حرکت هزارن بازتاب سیاهی چادر زنان را، از آینه ای به آینه دیگر با چشم دنبال می کنم و در تخیلاتم به این شاهکار هنری جان می دهم.

از کودکی در تالارهای آینه کاری برای دیدن خودم روی پنجه های پا می ایستادم و جستجو در تکه های آینه برای من نوعی بازی بود، نسبت به این فضا احساس تعلق می کنم، بودن در این مکان مرا به دنیایی ماورایی می برد، هنوز هم از گم شدن در لابه لای هزاران بازتاب تصاویر لذت می برم ...

  • توسط دل